فیک اسمات شوگا پارت ۳ (کپشن) آپ مجدد گزارش نده
مذهبیسلااامممم امیدوارم خوشتون بیاد و تا اینجا ازش لذت برده باشید لطفا گزارش ندید ببین عزیز من ی دکمه هست تو میزنه محتوای نا مناسب برای کودکان پس که اگه هنوز بچه های نخون باشه آفرین کوچولو برو شوکولاتت رو بخور آفرین اینم هیچی نداره که گزارش بدی وا چته آپا مگه باهام پدر کشنگی داری گزارش نده این که چیزی ندارهههه امام حضرت محمد (ص) نکن خجالت بکش همینجور اشک میریختم من هنوز عاشقش بودم اما نمیتونم به راحتی ببخشمش گفت ا/ت تروخدا گریه نکن قلبم درد میگیره گفتم هه قلبت برای این درد بگیره که تو باعث شدی باکره بودنمو از دست بدم هق گفت م من واقعا متاسفم ا/ت لطفا ببخشم گفتم شوگا فعلا برو نمیخوام ببینمت گفت اگه تو اینطوری میخوای باشه ولی بدون من عاشقتم هق و اون شب تو رو با ی پسر دیدم که عصبانی شدم و رفتم بار و مست شدم گفتم چ چی میگی کدوم پسر یهو جونگکوک گفت منظورت من بودم گفت تو تو بودی گفتم واقعا که برات متاسفم که بهم اعتماد نداشتی حالا دیگه برو و رفتم تو رفتم تو اتاق و دراز کشیدم رو تخت پتو رو کشیدم سرمو گریه کردم جونگکوک اومد تو اومد نشست کنارم رو تخت و بغلم کرد گفت هییییشش گریه نکن همینجوری که تو بغلش بودم گریه میکردم گفت همینجا صبر کن تا بیام رفت با ی قرص اومد گفتم این چیه گفت ضد بارداری گفتم آها و خوردمش گفت بهتره استراحت کنی گفتم جونگکوک من متسفم که اینقدر زحمتت میدم گفت هییییشش حرفشم نزن تو دقیقا عین خواهرمی پس منو مثل داداشت بدون گفتم ممنونم داداشی خندید گفت میخوای بریم بیرون گفتم نمیدونم گفت بریم حالو هوات عوض بشه گفتم بریم گفت پس صبر کن برات لباس بیارم رفت با ی هودی گشاد و شلوار اومد پوشیدمشون و شلواره خیلی بهم گشاد بود به خاطر این بهم ی کمربند هم داد رفتیم بیرون داشتیم قدم میزدیم یهو یکی شبیه همون ۳ تا پسر که اون شب بهم تجاوز کردن دیدم خیلی ترسیدم سریع دست جونگکوک رو گرفتم به زور بغض و ترسمو کنترل میکردم گفت چیزی شده محکم بازوشو گرفته بودم گفت ا/ت خوبی گفتم آ آرهههه گفت اینطور به نظر نمیرسه گفتم می میشه بغلت کنم گفت چی شده و بغلم کرد گفت خوبی گفتم او اون پسره شبیه یکی از همون ۳ تا پسراس عصبی شد گفت کدوم گفتم ولش کن گفت بگو کدوم گفتم ولش کن گفت ا/ت بگو دیگه گفتم اون گفت اوکی زنگ زد به پلیس اومدن بردنش مثل اینکه ظاهرا خلافکار هم بوده بغلم کرد گفتم دیگه نترس باشه نترسیا من پیشتم گفتم هق ممنونم اشکامو پاک کرد و سرمو بوسید گفت میخوای بریم خونه گفتم آ آره ازش جدا شدم دستاشو تو دستام قفل کردم خیالم راحت شد (بچه ها جونگکوک عاشق ا/ت نشده ها فکر نکنید عاشقش شده) با هم رفتیم خونش گفتم دلم برای شوگا تنگ شده هق گفت نمیدونم چی بگم گفتم دلم برای بغل هاش تنگ شده هق هق ولی عقلم اجازه نمیده برگردم پیشش هق گفت نمیدونم تو بگیر بخواب نظرت چیه هوم گفتم باشه از دید جونگکوک ا/ت خیلی ناراحت بود و مطمئن بودم اگه همینجوری ادامه پیدا کنه افسرده میشه خیلی هم دلتنگ شوگا بود تصمیم گرفتم زنگ بزنم شوگا و بهش بگم بیاد پیش ا/ت وقتی که خوابه که نتونه پسش بزنه زنگ زدم شوگا و بهش گفتم بیاد اینجا بالاخره رسید معلوم بود وضع شوگا هم تعریفی نداشت گفت ا/ت کجاست گفتم بالا خوابه برو پیشش گفت ممنونم از دید ا/ت داشتم ی خوابه وحشتناک میدیدم خواب اون شبو داشتم از ترس میموردم که با گرمای بغل ی نفر استشمام کردن بوی کسی که واقعا به بغلش احتیاج داشتم آروم شدم و هیچی از اون خواب متوجه نشدم خودمو تو بغلش قایم کردم و خوابیدم از دید شوگا اومدم تو اتاق انگار داشت خواب بدی میدیم رفتم بغلش کردم که آروم شد حس خوبی داشتم که تو بغلمه... اومیدوارم که خوشتون اومده باشه لطفا ویدیو رو هم ببینید که بازدید بخوره ممنونم آخه جدیدا بازدید ویدیو هام خیلی کم شده لطفا حمایت کنید و توی کانال وات ساغر یا همون winged girl جویین شید توی فیک تک پارتی جونگکوک و فیک تهیونگ لینکش و توضیحاتش هست ساغر نویسنده داستان های عشق خونین ، خون شیرین ، عشق یخی ، پسر شیطان ، پادشاه من ، دوری ، ابلیس ، جهت مخالف ، جادوی عشق ، سایبورگ من.... لطفا تو کاناش جویین شید اونجا ادامه فیک هارو میزاره
منبع کلیپ : وبسایت آپارات -> کانال -> ToooooooT
تمامی کلیپ ها به صورت امبد در سایت نمایش داده میشوند ، یعنی هر پخش کلیپ به آمار پخش کلیپ در آپارت شما اضافه میکند و برابر با پخش شدن کلیپ در سایت آپارت است(به طور رایگان تعداد پخش کلیپ شما بیشتر میشود).
کلمات کلیدی : مذهبی سخنرانی مذهبی مذهبی ادعیه مذهبی سخنرانی مذهبی شهدا
نگار نقاشی هاش رو نشون داد ؟ / خوب شده یا نه ؟ / ساکورا اسکول
نگار نقاشی هاش رو نشون داد ؟ / خوب شده یا نه ؟ / ساکورا اسکول
مولودی مولا اعلم الاسمإ:کربلایی محمود عیدانیان.زیبا،کمیاب.
شرط دانلود یا تماشای این ویدیو یک صلوات به نیت ظهور و سلامتی آقا امام زمان عج است و کپی حلال...
خدا مادرم را کجا میبرد با نوای حاج سیف الله ذاکری بلیلی
خدا مادرم را کجا میبرد با نوای حاج سیف الله ذاکری بلیلی
کربلایی مهدی حقیرخواه - مدح امام رضا (ع)
کربلایی مهدی حقیرخواه - مدح امام رضا (ع) - هیئت پناهندگان به آقا علی بن موسی الرضا (ع) - آذربایجانیهای مقیم مشهد - شام غریبان امام رضا (ع) - سال 1402 ه.ش
کلیپ عاشقانه حامد زمانی فیلم عاشقانه احساسی آهنگ زیبا موزیک قشنگ
کلیپ عاشقانه حامد زمانی فیلم عاشقانه احساسی آهنگ زیبا موزیک قشنگ
ماینکرافت عادی اندروید (۱) | شروع شد.
ماینکرافت عادی اندروید پارت یک . شروع کردیم . ماینکرافت | ماین کرافت
