فیک جین قلب سیاه پارت ۱ (کپشن) گزارش نده

Name: فیک جین قلب سیاه پارت ۱ (کپشن) گزارش نده
Uploaded: 2021-08-03T17:53:04+04:30
Duration: 10 s
Description: فیک جین قلب سیاه پارت ۱ (کپشن) گزارش نده

مذهبی

کامنت هارم بخونین گزارش نده امام زمان (عج) . اههه بازم ی روزه فاکیه دیگه توی این بار خراب شده حالم ازت به هم میخوره کیم سوک جین هق منو فروخت انگار که من متعلق به اونم منو به ی دختر دیگه ترجیح داد اونم کی کسی ی درصدم برای کسی جز خودش ارزش قائل نیست حالا ببین با چه نقشه ای جینو خام خودش کرده هیییی جین منو به صاحب این بار فروخت انگار که جزو املاکشم خیلی راحت فروختم اما اصلا برای اونا مهم نبود که من ی آدمم و خودم مالک خودمم اوایل که با صاحب بار مخالفت کردم جوری شلاقم زد که ردش هنوز روی کمرمه و فکر نکنم بره هق به همین خاطر دیگه رو حرفش حرف نمیزنم چون هر دفعه ی بلایی سرم میاره پریشب جوری به بار کتکم گرفت که هنوزم بدنم درد میکنه حداقل خداروشکر یکی از مهماندار های بار شدم نه ی زیرخواب این خودش خیلیه البته از اونجایی که دختر خوشگلی هستم چند باریو هدف قرار گرفتم اما خداروشکر گیر نیوفتادم و حداقل هنوز باکرهگیمو دارم الان نزدیک یکی دوسالی هست که اینجام و هر روز و هر شب با ی عده آدم مست و حشری سرو کله میزنم خیلی چندش آوره بعضی شبا اینقدر آدما زیادن که تا صبح نمیتونم بخوابم عملا ی مرده ی متحرکم که هیچ هدفی برای زندگی ندارم البته شاد میشم که دنده های جینو بشکنمو دندون هاشو تو دهنش خورد کنم (بچه ها به دل نگیرید من خودم برای نه تنها جین بلکه هر هفتاشون جونمم میدم فقط ی فیکه) همه ی این بلاها و مصیبت های من از گور اون بلند میشه پسره .... .... .... هر چقدرم فحشش بدم دلم خنک نمیشه* مثل همیشه لباسامو پوشیدم موهای بلند و لختمو ی شونه زدمو باز گذاشتم رفتم پایین (خب ببینید ا/ت جایی واسه موندن نداره برای همین طبقه ی بالای بار توی ی اتاق نسبتا کوچیک زندگی میکنه و ۲۰ سالشه)زندگیم شده مثل ی نوار هر روز تکرار میشه فقط بعضی وقتا باید چندتا از این آدمای دست دراز حشریه مستو بنشونم سر جاشون جورج مثل همیشه توی دفترش بود (ببینید ا/ت توی یکی از بهترین و خفن ترین و بزرگترین بار های سئول کار میکنه و برای همین مشتری هاشون خیلی زیادن و جورج هم همون رییس باره که خیلی بد خلق و عصبیو نچسبه) داشتم از جلوی دفترش رد میشدم که صدام زد گفتم بله بفرمایید گفت ی قهوه برام بیار گفتم چشم طبق معمول ی قهوه ی تلخ براش درست کردمو طبق عادت همیشگی ای که ازش سراغ داشتم ی شکلات کاکائویی شیرین هم گذاشتم کنارش بردم دفترش خواستم برم گفت ا/ت بشین گفتم بله آها چشم نشستم گفت ببین امشب ی مهمون خیلی مهم داریم باید کل مدت کنارشون باشی تا هر چیزی خواستن در اختیارشون بزاری گفتم چرا من گفت چون تو سر مهمانداری و قابل اعتمادمی گفتم لطف دارید چشم و رفتم بیرون (بچه ها وقتی جین با ا/ت تو رابطه بود توی کار صادرات واردات بود و وضع مالیه تقریبا توپی هم داشت ولی الان خیلی کله گنده شده و یجورایی توی کل کره مورد احترامه و خیلی پولداره و بزرگترین مافیای سئول هم هست) پیرمرد هرزه بگو بهم اعتماد نداری بگو چون خوشگلم بیشتر پول گیرت میاد و چون بیشتر از بقیه ی طعم کتک هاتو چشیدم بلدم چیکار کنم و چیزی از رفت آمدشون و اتفاقایی که میوفته لو ندم همینجوری که داشتم قدم میزدم دیدم یکی از مشتری های مست داره یکی از مهماندار هارو میزنه رفتم اونجا تا مهمونداره رو نجات بدم دیدم نمیشه یکی زدم تو گوششو سعی کردم به خودش بیارمش ه یارو رفت پیش جورج و شکایت کرد و جورج دوباره اومد به بار کتکم گرفت حتی نمیتونستم سر پاهام ب ایستم ولی شب باید از مهمون های مهم پذیرایی میکردم یکم گذشت خواستم ببینم این مهمون خاصی و مهمی که میگن کیه با اینکه دل خوشی ازش نداشتم ولی رفتم پیش جورج رفتم داخل گفتم ببخشید میتونم باهات صحبت کنم گفت بگو گفتم این مهمون خاصی که میگید کی هست گفت اسمش کیم سوک جینه گفتم چی گفت هه میدونم میشناسیش و ی پوز خند رو اعصابی زد گفت اون الان کله گنده ترین فرد سئوله فهمیدی بفهمم باعث ازارش شدی کاری میکنم که نمیتونی تصورشم بکنی گفتم اما گفتم گمشو بیرون به سرو وضعت برس الان میان با عصبانیت رفتم بیرون دوست داشتم بزنمش هق دارم روانی میشم رفتم تو اتاقم پوشیده ترین لباس ممکن رو پوشیدم که جای کبودی ها معلوم نبود اما به خاطر گرما جای شلاقاش میسوخت پیرمرد روانی خداروشکر به جز بریدگیه گوشه ی لبم زخم دیگه روی صورتم نبود که دلیلی ندیدم بپوشونمش پس به ی رژ ساده اکتفا کردم یکی از مهموندارا بهم گفت که مشتری ها اومدن حالم خراب تر از چیزی بود که فکرشو میکردم درد و کوفتگی کتک های جورج یک طرفو درد قلبم که باعث شده بود نفسم به زور بالا بیاد ی طرف سعی کردم بغضمو کنترل کنم رفتم پایین که راهنماییشون کنم تا جین رو دیدم ی لحظه نفسم برید انگار تموم احساسات که دفنشون کرده بودم مثل اتیش تو قلبم زبونه میکشیدن کامنت هارو بخونید

منبع کلیپ : وبسایت آپارات -> کانال -> ToooooooT

تمامی کلیپ ها به صورت امبد در سایت نمایش داده میشوند ، یعنی هر پخش کلیپ به آمار پخش کلیپ در آپارت شما اضافه میکند و برابر با پخش شدن کلیپ در سایت آپارت است(به طور رایگان تعداد پخش کلیپ شما بیشتر میشود).

درددل با امام زمان (عج) با نوای حاج محمد طاهری (شب 29 ماه مبارک رمضان 1403)

همایش مدیران ستاد شهرستان ها

#خبر مداحی خادم الحسین متش بیرانوند، در همایش معاونان ستاد و مدیران شهرستان ها با حضور حقی پور رئیس ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات استان لرستان که در مو...

طرح نور یعنی نظارت بر اجرای صحیح قانون

تفسیر آیه ی 140 سوره مبارک بقره

امام علی بن ابیطالب (علیه السلام): زَلَّةُ الْعالِمِ کَإنْکِسارِ السَّفِینَةِ تَغْرَقُ وَ تُغَرِّقُ مَعَها غَیْرَها. لغزش عالم مانند شكسته شدن كشتى است كه سر...